شهید اصــغر بـذرافشــان

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید اصــغر بـذرافشــان

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید اصــغر بـذرافشــان

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام اصغر بذرافشان از شهدای دانش آموز شهرستان محمودآباد می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : حمزه
تاریخ تولد : 1349/01/01
تاریخ شهادت : 1366/12/28
محل تولد : محمودآباد
گلزار شهدای حاجی کلا محمودآباد
نحوه شهادت : اصابت ترکش و شیمیایی
محل شهادت : خرمال - حلبچه- عملیات والفجر 10
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

آخرين مطالب

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید اصغر بذرافشان

شهید اصغر بذرافشانشهید اصغر بذرافشان

شهید اصغر بذرافشان

زندگی نامه و وصیت نامه بصورت صوتی

 

دریافت
 

دریافت

 

میثم میثم
۱۰ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۵ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۲۶ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۲۵ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۰۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید اصغر بذرافشان


شهید اصغر بذرافشان

شهید اصغر بذرافشان

شهید اصغر بذرافشان

شهید اصغر بذرافشان

شهید اصغر بذرافشان




  


میثم میثم
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۵۹ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

وصیت

خدایا چه لذت بخش است در راه تو کشته شدن و چه آرام بخش است مرگ در راه تو و چه حیات بخش است شهادت در اره تو و شهادت تصادفی نیست بلکه لیاقت و سعادتی است بزرگ که نصیب هرکس نخواهد شد

-----------------------------------


همیشه که ماه رمضان میشود علی اصغر است که اول ماه می آید و مرا بیدار میکند . در خواب دیدم که او با دوستانش کنار یک مغازه ایستاده اند  . به او میگویم علی اصغر چرا اینجایی ؟ در جوابم گفت ما میخواهیم به کربلا اعزام شویم، به او گفتم که من هم میخواهم به کربلا بیایم ، گفت: شما باید صبر کنید تا یک ماه دیگر به کربلا بروید .  آخرین باری که میخواست برود به من گفت: مادر تا محل سوار شدنم به ماشین همراهم بیا ، من گفتم : نه شلوغ است خجالت میکشم ، گفت مادرم اگر اینبار دیر کردم ونیامدم نگران نباش .....

 

میثم میثم
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۳۶ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

 ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء و عند ربهم یرزعون

گمان مبرید که آنانی که د رراه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و درنزد خدایشان روزی می خورند .

برای ملت ما شهادت یک رستگاری  بزرگ است و بچه خردسال پیرمرد بزرگ آرزوی شهادت می کند .
امام خمینی

اوصیکم بتقوی ا... به شما دعوت می کنم تقوی پیشه کنید که خداوند تقوی پیشه کنندگان و متقی را دوست دارد .
شهادت سعادت می خواهد نصیب هر کس نمی شود از خدا می خواهم که شهادت در راهش را نصیب این بنده خویش کند .
خدایا چه لذت بخش است در راه تو کشته شدن و چه آرام بخش است مرگ در راه تو و چه حیات بخش است شهادت در راه تو و شهادت تصادفی نیست بلکه لیاقت و سعادتی است بزرگ که نصیب هرکس نخواهد شد و شهادت همانند یک قله ای است بزرگ که هر کس نخواهد آن قله را فتح کند باید مشکلات و سختی ها را تحمل کند تا به آن نقطه برسد اینکه که پا در وادی عشق نمودم و به سرزمین خونین و سرزمین عشق و ایثار از جان گذشتگی قدم نهادم سر تا سر وجودم را شوق دیدار وصلت با حق فراگفته و تمامی جوارح واعضاء بدنم را التهاب این دیدار باور نکردنی پر کرده و تمامی روح و جان و هستی ام را مجذوب این شوق بخود جلب کرده و مرا مات ومبهوت از این همه جلال و عظمت و زیبایی ساخته و حال هجرت دل انگیز و مست کننده شهادت مشامم را نوازش می دهد و مرا لحظه و لحظه به دیدارش مشتعل می سازد.
آنقدر این وصلت زیبا در دلم جای گرفته که احساس می کنم روحم به عالم معنی پرواز کرده و فکر می کنم اصلاً وجود خارجی ندارم اما وقتی که به خود می آیم می بینم خودم هستم و خود را در میان عاشقان طریق حق که با دلهای شکسته شان خداوند را صدا می زنند .
می بینم آه چقدر زیباست در راه معشوق فکر کردن و خود را در جوار حق یافتن و پس از مدتها انتظار به خواسته خود رسیدن دیر زمانی است که در انتظار این لحظات لحظه شماری می کردم و حال احساس کردم که در این کاروان شهیدان هستم ودر این لحظات آخر چند کلامی برایتان به یادگار بگذارم .
واقعیت در این است که بنده خواستم از نفس دنیوی و قفس تن که روحم در آن زندانی بوده رهاشوم با جهاد در راه خدا زنجیره ها را بگسلم و عروج کنم و به معشوقم برسم و چه خوش است دیدار یار رفتن .
اما با رفتنم تنها دیدار دوست نیست بلکه بیداری و هوشیاری شماست به این خاطر که دست همت بدهید و راهی جبهه شوید پدر و مادرم در بهار آزادی در جبهه جهاد تا آخرین قطره خون سنگر را رها نخواهم کرد.


میثم میثم
۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۵۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۱ نظر